انتخابات هيات رئيسه مجلس.
در چند پرده
پرده اول
در تهران ميان خيل قهرمانان و پيشکسوتان بازنشسته ورزش يک مربي رشته کشتي زندگي ميکند که در روزگار خودش نخبهاي بوده، او در دوران مربيگري با همراهان غيرورزشي که با تيم به مسافرتهاي ورزشي ميآمدند يا در اردو بودند مثل خبرنگاران، عکاسان، دکتر تيم... همانند ساير اعضاي تيم برخورد ميکرد، موقع بررسي وزن بدن ورزشکاران براي جلوگيري از اضافه وزن، تمام همراهان را روي ترازوي کنترل وزن ميبرد، ايشان حتي قد افراد غيرورزشي را اندازهگيري ميکرد! چون معتقد بود اقامت و معاشرت با ورزشکاران باعث افزايش وزن و بلندي طول قامت خواهد شد!
پرده دوم
در سياهي زمستان سال 94 هنگام بسته شدن ليستهاي انتخاباتي گروههاي شرکتکننده در رقابتهاي هفتم اسفند کانديداهايي بودند که مجوز سوار شدن به اتوبوس ليستهاي سابق خود را نداشتند اين نامزدها با قرار گرفتن در ليست اميد سوار اتوبوس شدند و حتي حاضر شدند روي صندلي بوفه باشند و توسط مسوولين گزينش ليست اميد دستشان گرفته شد در نتيجه در همان مرحله اول بدون دغدغه و با چراغ خاموش به صندليهاي بهارستان رسيدند، چقدر خوب بود متصديان باز و بسته کردن ليست اميد قبل از نوشتن نام آنان وزن و قد اين حضرات را مثل آن پير دير کشتي اندازهگيري ميکردند تا آنها يادشان باشد با چه ميزان وزن و قد در ليست اميد وارد شدند.
پرده سوم
در تهران يک محضر ازدواج و طلاق وجود دارد که در عرصه سياسي و البته دشمني با اصلاحطلبان و کمي بيشتر با خانمها صبغه مثالزدني دارد او آنقدر سرعتش غيرمجاز و نامطمئن است که مسووليت اداي حروف ابجد را نه خودش و نه هيچ شخص ديگري نميپذيرد به مناسبتهاي مختلف ساز مخالفش ملوديهاي جابجا مينوازد که براي اقليتي شيرين و براي اکثريتي شور ميباشد خيليها ميگويند بيدليل نيست محل دفترخانه شور و شيرين او مقابل يک بيمارستان واقع شده است او به تازگي بعد از انتخابات هيات رئيسه مجلس گفته است کاش همه 290 نفر نمايندگان مجلس خانمها بودند!
پرده چهارم
بعضيها وقتي نتيجه نمره پيش نياز انتخابات هيات رئيسه موقت مجلس اعلام شد کاغذهاي دم دست خود را سياه کردند و عدهاي کاغذها را به صورت گلوله توپ در آوردند و از منطقه 12 توپخانه تهران به جهتهاي جغرافيايي مورد نظر که دوست داشتند، نشانهگيري جيپياس کردند و گفتند «کيهان» غافل از اين که بازي هنوز ادامه دارد حالا با صداي سوت پايان انتخابات هيات رئيسه دائمي مجلس دارند رد گم ميکنند، آنها خوب ميدانند در خيلي از مسابقات پس از تجميع امتيازات تيمي مقام قهرماني به دست ميآيد، در حال حاضر امتيازات تيمي ليست اميد در هيات رئيسه دائمي با وجود آفتاب بالانس زدن رفيقان نيمه راه چشمنواز شده و ناچار شدهاند عينک دودي به چشم بزنند تا از پرتو تشعشعات آن آسيب نبينند.
پرده آخر
بزند چهچهه بلبل گذرد چون خرش از پل