صفحه اصلی 213

مناظره دزد و پليس.


در هفته گذشته 26 باند سرقت در پايتخت منهدم شدند. در اين ميان شخصي که 28 بار دستگير شده بود توجه خيلي‌ها را به خود جلب کرد. يک پليس خطاب به دزد سابقه‌دار گفته است من ستوان بودم که تو را براي نخستين بار دستگير کردم حالا سرهنگم نمي‌خواي دست از دزدي برداري؟


آقا دزده در حاليکه سرش را تکان مي‌دهد لبخند مي‌زند.


آقا پليسه: من با تو خيلي جدي صحبت کردم، ميشه بگي چرا مي‌خندي؟


آقا دزده: دارم به سرنوشت خودم مي‌خندم چطور اين همه سال درجا زدم و هيچ پيشرفتي نداشتم.


آقا پليسه: تمام اين حرف‌ها که زدي به قاضي پرونده گزارش مي‌شود، نکنه فکر مي‌کني در توسعه اقتصادي نقش داشتي؟


آقا دزده: جناب سرهنگ من تو اين مدت 28 بار آفتابه‌دزدي کردم تو هيچ بانک داخلي و خارجي پول ندارم شما بايد به عمق گفته من عنايت کنيد.


آقا پليسه: اين حرف‌هاي کذايي رو حتما در جلسات متشکله در زندان ياد گرفتي همانطور که بقيه قوانين و مقررات و مجازات‌ها را در زندان حفظ شدي.


آقا دزده: در زندان وقت زيادي براي آموزش وجود دارد.


آقا پليسه: من به قاضي پيشنهاد مي‌کنم اين بار در بند ديگه‌اي که مربوط به دزدان نباشه زنداني بشي.


آقا دزده: شما صاحب اختيار هستيد ولي زندان زندانه!


آقا پليسه: براي آخرين بار مي‌پرسم چرا هنوز بعد از 28 بار دستگيري، دزدي رو ترک نکردي؟


آقا دزده: من دنبال اون روزي هستم که يک بار تو قصه‌ها خواندم و مزه‌اش زير دندانم مونده.


آقا پليسه: چه چيزي فکرت رو مشغول کرده و‌ آرزوت چيه؟


آقا دزده: من در روياي قصه سه دزد و درويش هستم که درويش شاه‌عباس از کار درآمد و هر سه دزد به نون و نوا رسيدند و عاقبت بخير شدند.


آقا پليسه: قصه را درست نفهميدي، اول اون سه نفر دزد توبه کردند بعد شاه‌عباس اونها را بخشيد و سرکار گذاشت.


آقا دزده: يعني مي‌شه يک شبي يه شخصي مثل شاه‌عباس با ما بياد دزدي و بعد اون اتفاق براي ما بيفته و من داروغه بشم اين نفر سمت چپ که دستم به اون بسته شده براي تربيت سگ‌ها انتخاب بشه و نفر سمت راستم هم کليددار خزانه بشه.


آقا پليسه: عجب پس تو زندان قصه‌هاي پندآموز قديمي هم رواج داره خوبه يک موضوع مفيد ياد گرفتي.


آقا دزده: چکار کنيم ما که مثل بعضي‌ها جرات نداريم پيش قاضي معلق بازي کنيم و بگيم 22 ميليارد يورو پول داريم بعد حرفو عوض کنيم بگيم 12 ميليارد يورو داريم بعد بگيم با کسي شوخي نداريم، بعدش بگيم اگه اذيت کنيد منم اذيت مي‌کنم فکر کنم جناب (ب.ز) تو زندان فيلم بازي مهدي فخيم‌زاده در نقش نمکي را در مسافران مهتاب زياد نگاه کرده و پيش قاضي پرونده داره همون حرف‌ها رو تکرار مي‌کنه

18 حسین عابدینی شنبه ۳۰ آبان ۱۳۹۴ - ۰۷:۲۷

تبلیغات

آرشیو ماهانه

    سایت
  1. تیر ۱۴۰۴ 4
  2. خرداد ۱۴۰۴ 5
  3. اردیبهشت ۱۴۰۴ 11
  4. فروردین ۱۴۰۴ 14
  5. اسفند ۱۴۰۳ 12
  6. بهمن ۱۴۰۳ 10
  7. دی ۱۴۰۳ 22
  8. آذر ۱۴۰۳ 45
  9. مرداد ۱۴۰۳ 5
  10. اردیبهشت ۱۳۹۹ 3
  11. دی ۱۳۹۸ 2
  12. آذر ۱۳۹۸ 2
  13. مرداد ۱۳۹۸ 1
  14. تیر ۱۳۹۸ 7
  15. خرداد ۱۳۹۸ 1
  16. اردیبهشت ۱۳۹۸ 3
  17. فروردین ۱۳۹۸ 1
  18. دی ۱۳۹۷ 1
  19. آبان ۱۳۹۷ 2
  20. شهریور ۱۳۹۷ 1
  21. مرداد ۱۳۹۷ 1
  22. تیر ۱۳۹۷ 1
  23. اردیبهشت ۱۳۹۷ 1
  24. فروردین ۱۳۹۷ 1
  25. بهمن ۱۳۹۶ 2
  26. دی ۱۳۹۶ 2
  27. آذر ۱۳۹۶ 2
  28. مهر ۱۳۹۶ 2
  29. شهریور ۱۳۹۶ 3
  30. مرداد ۱۳۹۶ 3
  31. تیر ۱۳۹۶ 2
  32. خرداد ۱۳۹۶ 1
  33. اردیبهشت ۱۳۹۶ 4
  34. فروردین ۱۳۹۶ 3
  35. اسفند ۱۳۹۵ 2
  36. بهمن ۱۳۹۵ 5
  37. دی ۱۳۹۵ 1
  38. آذر ۱۳۹۵ 3
  39. آبان ۱۳۹۵ 1
  40. مهر ۱۳۹۵ 3
  41. شهریور ۱۳۹۵ 3
  42. مرداد ۱۳۹۵ 5
  43. تیر ۱۳۹۵ 2
  44. خرداد ۱۳۹۵ 7
  45. اردیبهشت ۱۳۹۵ 6
  46. فروردین ۱۳۹۵ 8
  47. اسفند ۱۳۹۴ 7
  48. بهمن ۱۳۹۴ 8
  49. دی ۱۳۹۴ 7
  50. آذر ۱۳۹۴ 6
  51. آبان ۱۳۹۴ 6
  52. مهر ۱۳۹۴ 13
  53. شهریور ۱۳۹۴ 25
  54. مرداد ۱۳۹۴ 28
  55. تیر ۱۳۹۴ 5

© کلیه حقوق برای سایت tajrob.ir محفوظ است.