اخطار داده بودیم!.
شنبه دوم بهمن ماه 1395 بعد از کار روزانه به محض ورود به خانه بچه ده ساله گفت: پدرجان تلویزیون مرتبا فیلم سقوط ساختمان پلاسکو را که مشابه به فرو ریختن استادیوم فوتبال و یمبلی لندن بود نمایش میداد و با نقل قول از شورای شهر و شهرداری تهران میگفت چندین بار به هیات مدیره و کسبه ساختمان پلاسکو اخطار داده است که ایمنی این ساختمان کم است! دیدم از انصاف به دور است حرفی نزنم. گفتم: درست میگویند؛ شهرداری تهران به آنها اخطار داده بود، بلافاصله گفت: من هم تصمیم دارم چند ورق کاغذ از دفترم جدا کنم و روی آن با خط خوش و خوانا به ساختمانهای تازه احداث شده روی زمینهای باغهای محلهمان اخطار بدم که چرا باغها را تبدیل به آپارتمانهای فلهای کردهاند، چرا برج و بناهای ششصد تا هزار واحدی را در کوچه پس کوچههای هشت متری ساختهاند سکوت کردم و زیر چشمی دیدم دارد برای ساکنین آپارتمانهای ساخته شده اخطار مینویسد، خندهام گرفت که از کجا متن به این روانی را پیدا کرده
درست مثل اخطارهای شهرداری تهران نوشته بود. اخطار- اخطار- ساکنین محترم...
در حالی که داشتم تعجب و خنده خود را پنهان میکردم گفتم: آیا میدانی اخطار تو با اخطارهای شهرداری تهران به کسبه ساختمان پلاسکو چقدر به هم شبیه هستند؟ حالا نوبت او بود جواب نمیداد و مجبور شدم متکلم وحده باشم، تمام کسبه ساختمان فرو ریخته پلاسکو به اخطارهای شهرداری تهران با آن همه تجهیزات و ادوات شهری برای جلوگیری از تخلف و تقلب ساختمانی خندیدند به تو هم با این نحوه اخطار دادن میخندند، بارها دیده شده است اخطار در مسابقات ورزشی هم بینتیجه بوده است چه برسد به اخطار برای تغییر شغل و تغییر کاربری همین حالا قلم و کاغذ را روی زمین بگذار و کفش کتانی را بپوش توپ فوتبال را بردار و تمام بچههای دهساله محله را صدا بزن و با صدای بلند بگو: بچهها به جای جفتک چارگوش زدن جواب بدید آیا خبر دارید شهرداری تهران به کسبه ساختمان فرو ریخته پلاسکو به دلیل خطرناک بودن محل کارشان اخطار داده بود؟
آنها خواهند گفت: درست است که ما بیشتر از ده سال از عمرمان نگذشته و ساختمان پلاسکو بیش از نیم قرن قدمت دلبری در شهر تهران داشته است و روزگاری خیلی از شهردارها و شهربانها به وجودش افتخار میکردند و به آن پز میدادند و از آن بالا بالاهاش به درون سفارتخانههای انگلیس و ترکیه چشمی میانداختند و حالش را میبردند اما امروز که همه چیز داغون شده لنگ اخطار و وسط کشیدن درست مثل مصاحبه مربیان بعد از بازی فوتباله که اکثرا داور را مقصر شکست میدانند.